سمینار ارتباطات (وبگاه هادی زمانی)



هادی زمانی- امروزه هیچ برند موفقی بدون داستان اش وجود خارجی ندارد . در حقیقت این داستان ها و قصه های زیبا هستند که برند فرد یا سازمان را در دلها جای می دهند و او را در ضمیرناخودآگاه جامعه وارد می کنند تا فراموش نشود.
مهمترین نتیجه داستان ها فراموش نشدن و در یادها ماندن است. این موضوع در فرهنگ ایرانی تسلامی ریشه به قدمت تمدنت و تاریخ دارد. تقریبا تمام فرهنگ هنجارها و ارزش ها و باورهای ما از طریق داستان به دست ما رسیده است . زبان منطق الطیر، بوستان و گلستان ، خمسه نظامی گنجوی و همه این آثار از طریق داستان های زیبا ، عاشقانه و عارفانه به ما منتقل شده است حتی کلیات عبید زاکانی نیز از این امر مستثنی نیست . عبید ذاکانی با داستانک به خوبی به جنگ بدعت ها و کج  کاردهای جامعه رفته است . متخصص ارتباطات و مدیریت بایستی به خوبی ایت داستان ها را شناخته و نقش داستان خود را هم به خوبی درک کند مقالات زیر با هدف آموزش مهارت داشتان سرایی برایتان تحقیق شده است . امیدوارم داستان های صادقانه و زیبا برای خود و سازمان تان باز آفرینی کنید.

در میان مواد گوناگون ادب عوام (فولکلور)، قصه كهن تر از همه ی آن ها است و دوام و بقایی مرموز و شگفت انگیز دارد. قصه و افسانه یكی از نخستین زاده های طبع و ذوق بشر و قدیمی ترین سند زندگی و تفكر و دگرگونی های حیات آدمیزاد است و آغاز پیدایی آن تاریخی معین و قطعی ندارد. تنها می توان حدس زد كه عمر آن با عمر آدمی برابر است و آدمیزاد از روزگاری كه خود را شناخته، قصه ساخته، قصه گفته و قصه شنیده است و با آن كه آن را ثبت و ضبط نكرده، قصه خود از فراز و نشیب قرون و اعصار گذشته و سینه به سینه و دهان به دهان نقل شده تا به امروز رسیده است.


قصه را سندی معتبر نمی شناسند و افسانه اش می خوانند، ولی همین افسانه به مراتب، از هر سند و تاریخی گویاتر و صادق تر است. گویاتر است زیرا كه لبریز از تخیلات و اوهام و سرشار از باورهای قومی و دینی جوامع و آیینه ی جهان بینی ها، آرزوها، بیم ها، امیدها و بیان كننده ی کوشش مداومی است كه آدمیزاد برای رسیدن به مقاصد و مرادهای خود به كار بسته است. صادق تر است زیرا كه غرض های قومی و ی آن را تیره و مغشوش نكرده است. در باره ی " فرد " خاموش است ولی طرزفكر، طرز بینش، طرز اخلاق و خلاصه آرزوهای نهفته در بطن و درون هر قوم و قبیله ای را نشان می دهد و زوایای تاریك و پیچیده ی آنان را روشنی می بخشد.


قصه های ایرانی یكی از كهن ترین نمونه های اصیل تفكر و تخیل مردم این سرزمین و نشان دهنده كیفیت زندگی و مباحث ذهنی و شادی و اندوه این قوم به شمار می آید. مردم این مرزو بوم، از روزگاران بسیار دور پندارها، باورها، افكار، آرزوها و تجربه های خود را در قالب قصه ریخته و آن را مانند گوهری نایاب و عزیز به مرور تراش داده اند و سطوحی بر آن افزوده و اجزایی از آن كاسته اند تا سرانجام به شكلی زیبا و تحسین انگیز در آمده و به دست ما رسیده است كه هر كدام از آن ها در عین سادگی و صفای بی پیرایه چنان لطیف و دلكش است كه خواننده و شنونده را بی اختیار مجذوب می سازد. یعنی همان رمز و رازی كه در آفرینش بهت
اساس تربیت اصیل ایرانی بر اسلوب متین و معقول قرار داشته و در مناطقی كه عوارض تمدن امروزی هنوز اصول آن را در هم نریخته است، هنوز هم بر همین پایه قرار دارد كه برای كودك قصه و متل می گویند و این كار فواید بسیارداشته و دارد كه یكی از آن این كه گوش کودک با حدیث مشقت ها و ناهمواری های زندگی آشنا می شود و مقاوم و سخت جان بارمیآید و از آغاز کودکی همان طور كه لطایف و زیبایی های زندگی را می شناسد، ماجرای دشواری های آن را نیز می شنود و این نكته های حیاتی و قیاسی در ذهن او جان می گیرد و بیدار می شود:


مقام قصه باز هم برتر از این ها است. از دورترین دوران ها قصه در حفظ میراث های فكری اقوام تاثیر فراوان داشته است. در فرهنگ ایرانی افسانه های پهلوانی اوستا شاهد زنده ای بر این مدعا است. به همین قیاس در هر دوره ای، بزرگان قوم نیز برای این كه افكار بلند خود را به فهم عامه نزدیك سازند، از این قالب مستعد و مناسب كمك می گرفته اند. دریای مواج و اندیشه ی متلاطم و ذهن خلاق و سرشار نوابغی چون مولانا جلاالدین محمد با آن همه رمز و راز شگفتی زا در هیچ ظرفی به خوبی تمثیل و قصه جا نمی گیرد. اگر بتوان "بحر را در كوزه ای" ریخت و گنجایش آن هم بیش تر از "قسمت یك روزه" باشد، آن كوزه، نامی جز قصه ندارد. تنها زبانی كه هر كس در هر سن و سال و زمان و در هر نقطه ی جهان با آن گفت و گو می کند و آشنا است، زبان قصه است.


در قهوه خانه های ایران هنوز هم شاهنامه خوانی و نقالی متداول است. قصه گو و شاهنامه خوان مربی و ناصح توده ها است. مزیت بارز و تحسین بر انگیز قصه ها، به ویژه قصه های ایرانی جنبه ی انسان سازی و تربیتی آن ها است. نوع و مضمون قصه هر چه باشد هدف اصلی آن تربیت آدمی و سوق دادن وی به كمال انسانی است.
ستایش خوبی و زیبایی، توصیف مردی و مردانگی و تشویق مردم به خدمت كردن به خلق و مانند این ها، نتیجه ی نهایی هر قصه است. لقب شاهنامه خوان "میرزا" و لقب قصه گو "مرشد" و هر دو عنوانی معتبر و احترام آمیر است، زمینه ی كار شاهنامه خوان داستان های حماسی است، ولی قصه پرداز به میل خود می تواند هر قصه ای را برای گفتن انتخاب كند.


می دانیم كه در قرون گذشته اهل فضل و ادب به دانش توده و از جمله قصه های عامیانه عنایت و اعتنایی نمی كرده اند و ورود در این مباحث را دون شان خود می دانسته اند. آن چه هم در این زمینه تالیف و تدوین شده است اتفاقی و استثنایی است. مثلن سخن شناسی صاحبدل به حكم ذوق شخصی مجموعه ای تدوین كرده یا كاتب تنگدست و بی كاری به فرمان صاحب قدرتی به نوشتن و نسخه برداری از داستان و قصه ای پرداخته است.


گردآورندگان ایرانی

در ایران علاوه بر آن كه در گذشته نوشتن قصه و تدوین آن به دستور افراد مرفه و متفنن و علاقه مند متداول بوده و "ایرانیان ادب دوست نسخه های خطی زیبا را كه بر كاغذهایی مستحكم و گران بها نوشته شده بود" حفظ می كرده اند و نسخه های بسیاری از آن ها در كتاب خانه های اروپا و امریكا موجود است، از آغاز ورود صنعت چاپ به ایران هم تعدادی از قصه های معروف و پرخواننده مانند رموز حمزه، حسین كرد شبستری، امیرارسلان نامدار، فلك ناز، چهل طوطی، خاورنامه و اسكندرنامه به دفعات چاپ و منتشر شده است و قابل ملاحظه آن كه این دسته از قصه ها در همه ی شهرها و در گروه های مختلف سنی خواننده و شنونده داشته است.
آقای دكتر محمدجعفر محجوب استاد دانشگاه تهران در احیای مآخذ قدیمی ادبیات عامه و معرفی این آثار كوشش های قابل ستایش كرده است. پس از آن دوره، یعنی در سی چهل سال اخیر نیز در این راه کوشش هایی شده است كه نخست باید از حسین كوهی كرمانی یاد كرد كه "چهارده افسانه روستایی" را در سال ١۳١٤ ش چاپ كرده است. پس از وی صادق هدایت كه شیفته و ستایشگر فرهنگ توده بود و خدمات او در این رشته هرگز فراموش نخواهد شد تعدادی قصه را به همراه مقدمه ای سودمند در سال ١۳١٨ ش در مجله ی موسیقی انتشار داد و از آن پس نیز درگردآوری و چاپ چندی از "افسانه ها" مشوق و راهنمای صبحی مهتدی شد.
و یكی دیگر از پیش كسوتان فعال گردآوری افسانه ها نیز امیر قلی امینی اصفهانی است كه "سی افسانه" را منتشر كرده است. وی در مقدمه ی این کتاب می نویسد:

"سابق بر این برخی ها برخلاف اصول علمی از مجموع روایاتی كه در اختیار داشته اند روایت تازه ای ساخته اند و با نثر ادبی روایتی تازه نوشته اند. این كار، ناصواب و خطای محض است و ما مرتكب چنین خطا و غلطی نشده ایم، بلكه به ترین و كامل ترین روایت ها را عینن و بی كم و زیاد آورده ایم و دست دومی ها را نیز با نام و نشان راوی و مشخصات محل خلاصه كرده ایم تا زمانی برسد كه امكان چاپ و انتشار همه ی روایت ها فراهم شود. چه، هیچ كس مجاز نیست كه در روایت مختلف یك قصه دست ببرد و در آن دخل و تصرف كند

 

اگر بخواهید برند خود را در یک بازار شلوغ به همه بشناسانید، اگر بخواهید ارزش های خود را به سهامداران و سرمایه گذاران ثابت کنید، اگر بخواهید محصول و خدمت خود را بفروشید یا هدف خود را به کارمندان خود بیان کنید باید یاد بگیرید داستان سرایی سازمانی را در گزارشات و صحبت های خود اضافه کنید.

داستان شما تمام داشته شماست، شما با داستان خود معامله می کنید و به همین دلیل مردم پیام شما را می شنوند و محصولتان را می خرند، به خاطر داشتن داستان است که می توانید استخدام شوید

نویسنده: رونالد یانگ

مترجمان: محمدباقر نوبخت، سیدكامران یگانگی

خوانندگان ممكن است تعجب كنند كه چرا داستان سرایی(1) به عنوان یكی از ابزار/ تكنیك‌های مدیریت دانش گروه بندی شده است. قدمت داستان سرایی/ داستان گویی به زمان اجتماعی شدن انسان برمی گردد. فی الواقع فقط برای مدیریت دانش نیست. داستان سرایی انتقال رویدادها است از طریق كلام، تصویر و صدا كه با بدیهه‌گویی و آرامش و تزیین همراه است. داستان‌ها و نقل قول‌ها در همه فرهنگ‌ها و سرزمین‌ها به عنوان وسیله‌ای برای سرگرمی، آموزش، حفظ فرهنگ و استقرار ارزش های اخلاقی مورد استفاده قرار گرفته‌اند.


چه موقع داستان سرایی را به كار ببریم؟

به این سؤال در تعریف قبلی تا حدودی پاسخ داده شده است. سازمان‌های زیادی داستان‌سرایی را برای انتقال دانش كارشناسان به افراد جوان به كار می برند. بعضی سازمان‌ها هم داستان سرایی را برای در میان نهادن درس‌های یادگرفته شده در یك پروژه با همكارانی كه در انجام آن پروژه سهیم نبوده‌اند، به كار می‌برند. چون داستان سرایی ممكن است علاقه حضار را برانگیزد و شركت كنندگان افرادی را با علاقه مشترك در این جلسات بیابند، ترتیب دادن سیستم‌های پیگیری برای بحث درباره موضوع مطرح شده از قبیل گروه‌های تمرین یا فضای همكاری مجازی می‌تواند مزایای به دست آمده در این جلسات را حفظ كند و حتی افزایش دهد.

چگونه داستان سرایی را به كار ببریم؟

اساساً برگزاری جلسات داستان سرایی بسیار ساده است: شخصی را كه در مورد خاص دانش كافی دارد بیابید، عده‌ای كه دارای علایق مشترك هستند، در یك جا جمع كنید و بگذارید كه آن شخص داستانش را در برابر افراد بیان كند.
ولی به دست آوردن نتایج مورد انتظار به این آسانی نیست. این‌ها گام‌های اولیه همراه با بعضی اشارات مفید برای داستان سرایی موفق است:
گام اول: موضوع دانشی را كه می‌خواهید به دیگران در سازمان خود منتقل كنید را مشخص نمایید. موضوعات كم اهمیت را انتخاب نكنید، این كار نه تنها وقت شما را تلف می‌كند، بلكه پیام غلطی هم به سازمان شما می‌فرستد.
گام دوم: شخص مناسبی را كه تجربه غنی‌ای دارد بیابید و از او بخواهید كه داستانش را بیان كند. اشتیاق و فصاحت داستان سرا كلید ورودی داستان سرایی موفق است. بنابراین شما ممكن است كه مایل باشید كه داستان را همراه با داستان سرا آماده كنید. ترتیب گام‌های یك و دو می‌توانید برعكس شوند.

گام سوم: برای جلسه داستان سرایی در بین افراد كاندیدای شركت تبلیغ كنید.

گام چهارم: جلسه را نگه دارید. ممكن است بهتر باشد كه فضایی غیررسمی، نسبت به گردهمایی‌های معمولی، به وجود بیاورید. این كار را می‌توان با تغییر ترتیب نشستن، اموری كه خستگی نمی آورد(4)، ترتیب جلسات آشنایی انجام داد. شما ممكن است بخواهید كه یك گردهمایی كوچك غیررسمی پس از جلسه تشكیل دهید تا به ایجاد ارتباط بین شركت كنندگان و داستان سرا كمك كند.

گام پنجم: نتیجه جلسه داستان سرایی را با نفوذ به كار ببندید. این گام برای تأثیر حداكثر داستان سرایی حیاتی است. چند نكته مهم در اینجا می‌آوریم:

 جلسه را روی ویدئو ضبط كنید و ویدئو را در شبكه داخلی اینترنتی شركت بگذارید، تا همه كاركنان بتوانند از آن استفاده كنند گروهی از كسانی كه علاقه زیادی به موضوع دارند و داستان سرا درباره موضوع بحث شده تشكیل دهید، داستان سرا معمولاً صاحب این گروه می‌شود

 جلسات داستان سرایی را بطور مداوم تشكیل دهید، تا به كاركنان این فرصت داده شود كه هم در این جلسات شركت كنند و هم داستانشان را بگویند

.ویدئو

تئوری و عمل در داستان سرایی در آدرس زیر می‌توانید بیابید:
www.youtube.com/watch?v=UFC-URW6wkU& feature=player_embedded
منابع تحقیق:
Brown,J., S. S. Denning,K.Groh,and L.Prusak,Storytelling in Organization
www.amazon.com/dp./0750678208
Stephen Denning`s website at www.stevedenning.com,/site/Default.aspx
Wikipedia."Storytelling",Available at
http://enwikipedia.org/wiki/Storytelling

پی‌نوشت‌ها:

1.Storytelling
2.Stephen Denning
3.Madagascar Story
4.Serving Refreshment

منبع مقاله :
یانگ، رونالد،(1391)، ابزار و تكنیك‌های مدیریت دانش، مترجمان: محمدباقر نوبخت، سیدكامران یگانگی، تهران: مركز تحقیقات استراتژیك، چاپ اول

 


چه موقع داستان سرایی را به كار ببریم؟

به این سؤال در تعریف قبلی تا حدودی پاسخ داده شده است. سازمان‌های زیادی داستان‌سرایی را برای انتقال دانش كارشناسان به افراد جوان به كار می برند. بعضی سازمان‌ها هم داستان سرایی را برای در میان نهادن درس‌های یادگرفته شده در یك پروژه با همكارانی كه در انجام آن پروژه سهیم نبوده‌اند، به كار می‌برند. چون داستان سرایی ممكن است علاقه حضار را برانگیزد و شركت كنندگان افرادی را با علاقه مشترك در این جلسات بیابند، ترتیب دادن سیستم‌های پیگیری برای بحث درباره موضوع مطرح شده از قبیل گروه‌های تمرین یا فضای همكاری مجازی می‌تواند مزایای به دست آمده در این جلسات را حفظ كند و حتی افزایش دهد.

چگونه داستان سرایی را به كار ببریم؟

اساساً برگزاری جلسات داستان سرایی بسیار ساده است: شخصی را كه در مورد خاص دانش كافی دارد بیابید، عده‌ای كه دارای علایق مشترك هستند، در یك جا جمع كنید و بگذارید كه آن شخص داستانش را در برابر افراد بیان كند.
ولی به دست آوردن نتایج مورد انتظار به این آسانی نیست. این‌ها گام‌های اولیه همراه با بعضی اشارات مفید برای داستان سرایی موفق است:
گام اول: موضوع دانشی را كه می‌خواهید به دیگران در سازمان خود منتقل كنید را مشخص نمایید. موضوعات كم اهمیت را انتخاب نكنید، این كار نه تنها وقت شما را تلف می‌كند، بلكه پیام غلطی هم به سازمان شما می‌فرستد.
گام دوم: شخص مناسبی را كه تجربه غنی‌ای دارد بیابید و از او بخواهید كه داستانش را بیان كند. اشتیاق و فصاحت داستان سرا كلید ورودی داستان سرایی موفق است. بنابراین شما ممكن است كه مایل باشید كه داستان را همراه با داستان سرا آماده كنید. ترتیب گام‌های یك و دو می‌توانید برعكس شوند.

گام سوم: برای جلسه داستان سرایی در بین افراد كاندیدای شركت تبلیغ كنید.

گام چهارم: جلسه را نگه دارید. ممكن است بهتر باشد كه فضایی غیررسمی، نسبت به گردهمایی‌های معمولی، به وجود بیاورید. این كار را می‌توان با تغییر ترتیب نشستن، اموری كه خستگی نمی آورد(4)، ترتیب جلسات آشنایی انجام داد. شما ممكن است بخواهید كه یك گردهمایی كوچك غیررسمی پس از جلسه تشكیل دهید تا به ایجاد ارتباط بین شركت كنندگان و داستان سرا كمك كند.

گام پنجم: نتیجه جلسه داستان سرایی را با نفوذ به كار ببندید. این گام برای تأثیر حداكثر داستان سرایی حیاتی است. چند نكته مهم در اینجا می‌آوریم:

 جلسه را روی ویدئو ضبط كنید و ویدئو را در شبكه داخلی اینترنتی شركت بگذارید، تا همه كاركنان بتوانند از آن استفاده كنند گروهی از كسانی كه علاقه زیادی به موضوع دارند و داستان سرا درباره موضوع بحث شده تشكیل دهید، داستان سرا معمولاً صاحب این گروه می‌شود

 جلسات داستان سرایی را بطور مداوم تشكیل دهید، تا به كاركنان این فرصت داده شود كه هم در این جلسات شركت كنند و هم داستانشان را بگویند

.ویدئو

تئوری و عمل در داستان سرایی در آدرس زیر می‌توانید بیابید:
www.youtube.com/watch?v=UFC-URW6wkU& feature=player_embedded
منابع تحقیق:
Brown,J., S. S. Denning,K.Groh,and L.Prusak,Storytelling in Organization
www.amazon.com/dp./0750678208
Stephen Denning`s website at www.stevedenning.com,/site/Default.aspx
Wikipedia."Storytelling",Available at
http://enwikipedia.org/wiki/Storytelling

پی‌نوشت‌ها:

1.Storytelling
2.Stephen Denning
3.Madagascar Story
4.Serving Refreshment

منبع مقاله :
یانگ، رونالد،(1391)، ابزار و تكنیك‌های مدیریت دانش، مترجمان: محمدباقر نوبخت، سیدكامران یگانگی، تهران: مركز تحقیقات استراتژیك، چاپ اول

 


ماشین دودی اصفهان، تهران هنوز دود می کند

نویسنده هادی زمانی منتشر شده در رومه نسل فردا

وقتی اومد بهش بگیم تهویه اش خرابه». پسر جوان با موهای فشن، قدی بلند که شلوار جین آبی اش جلوه ای خاص به هیکل ورزشکاری اش داده بود، گفت: یعنی فایده داره». مرد جوان با قد متوسط و با موهای فرفری صاف شده و ابروان پهن جدی اش همانطور که چشمان براقش را در چشمان آن دو گره می زد، گفت: تهویه اش که درست است» و بعد با دست، شیشه قطار را که لحظه ای پیش توسط مامور مراقبت واگن باز شده بود، نشان داد. صدای تق تتق حرکت چرخ های فولادی روی ریل های خط اصفهان - تهران هرشب ساعت ۲۰ : ۲۲ دقیقه گوش مسافران واگن ها و کوپه های رنگ و رو رفته کرمی رنگ آن را نوازش می دهد. گاهی اوقات که سرعت قطار زیاد می شود، این نوازش به قطعه ای بدنواز تبدیل می شود. یک مهتابی کوچک، دوملحفه،یک روبالشتی یک بار مصرف، یک بطری آب و بعضی وقت ها هم یک نسخه رومه اطلاعات ۴۰۰ مسافر را برای ماندن ۸ ساعته درون آن دلخوش می کند. سایر امکانات از جمله تهویه مطبوع در سرما و گرما و کلید و پریز و چراغ و های مطالعه ، تمیزی درون کوپه ها و واگن ها از فرش کف کوپه تا. مدت هاست که از کار افتاده اند.

 آقابلیتهاتون را آماده کنید، رییس اومد» و با صدای مرد جوان موفرفری که حالا دم در کوپه ایستاده بود. پسر جوان و چهار مسافر دیگراز کوپه خارج شدند.رییس، مردی کوتاه ، تو پر و پهن بود که آرام آرام داشت چاق می شد آقا تهویه اش خرابه ، طبق بند(ج) ضوابط مندرج در جبران کسرخدمات که در پشت بلیط هم درج شده، به میزان ۵۰ تا ۱۰۰ درصد بهای بلیت به عنوان جبران کسر خدمات باید مسترد شود». رییس بی معطلی پاسخ داد: در صورتی که دمای هوا بالای ۳۰ درجه باشد. دمای هوای قطار در حال حاضر ۲۵ درجه است» آنقدردقیق ومحکم گفت که چشمان همه به دنبال دماسنج تو جیبش می گشت. آقا این چه حرفیه؟ مگه مشکل فقط تهویشه، همه چیزش داغونه» بی شک جای جوانی های دکتر قریب خالی است زمانی که هر هفته برای زیارت حضرت عبدالعظیم یا به قول تهرانی ها سید کریم» فاصله تهران تا شهر ری را با ماشین دودی طی می کردند. رییس همانطور که بلیت های شش نفر جوان درون کوپه ۱۱ واگن ۳ را که عرضی بیشتر یک در ۵/۱ نداشت را پانج می کرد، گفت: بارها گفته ایم ولی کسی توجهی نکرده است. یه شرکت تبریزی به نام رعد آن را اجاره کرده اهمیت هم نمی دهد». پسر جوان موفرفری بی معطلی گفت: یعنی یه تبریزی مالیده در این همه اصفهانی».

 آقا حرکت کنید کنترل بقیه واگن ها مونده»، صدای مرد جوان یونیفرم پوش پشت سر رییس که به همه حرف ها با دقت گوش می داد ،رییس را به حرکت وادار کرد. مرد یونیفرم پوش با موهای قهوه ای شانه شده اش همانطور که از کوپه دور می شد، گفته اگه حال صحبت کردن داشتید، بیایید واگن دو » و هر دو از واگن  خارج شدند .

 


سبک داستانی خبر در واقع همان سبک داستانی است که داستان نویسان در تبدیل موضوع های بدیع و هنجاری خود از آن استفاده می کنند. داستان در یک مقطع زمانی اغاز و دنبال می شود. در حقیقت داستان با توصیف و بیان هر آنچه که در یک برش مقطعی از زمان توسط فرد دیده شده است ، به وجود می اید. با این تفاوت که داستان نویس این اجازه را دارد تا برای بیان شیواتر و جذاب تر از تخیل خود نیز استفاده کند اما تنظیم خبر بر اساس سبک خبری داستان به طور کامل مبتنی بر مشاهدات خبرنگار و ثبت دیالوگ ها و جملاتی است که توسط شخصیت های واقعی خبر بیان شده است. توصیف شخصیت ها برای تداعی بهتر موقعیت در ذهن مخاطب بایستی بر اساس آنچه که دیده شده است انجام شود.کم و زیاد کردن توصیف ها و پردازش ها چه در شکل ظاهری شخصیت ها و چه در گفتگوهای رد و بدل شده و چه در به کارگیری کلمات بایستی عینی باشد . رعایت اصل عینیت در رومه نگاری حائز اهمیت است. خبرنگار چشم و گوش و زبان جامعه و مردمش است. چشمهاهای مردم چگونه می بینند؟ بزرگ تر از آنچه هست یا کوچکتر؟ مسلما عینی می بینند. هر چند در فرایند درک تصویر ذهن و حافظه عملیلاتی خاص را برای درک مطلب دنبال می کنند و انچه که رویت شده و توسط اعصاب و نخاع به تالاموس منتقل شده را با اندوخته های قبلی ذهن تلفیق کرده و تصویری آنگونه که خود فرد می خواهد به او نشان می دهند اما با این حال اگر خبرنگار در بدو امر یک خودکار روان نویس و یک دفترچه یاداشت مناسب همراه داشته باشد و در فاصله کمتری به ثبت انچه دیده بپردازد و یا به بیان بهتر عناصر هفتگانه مورد نیاز خود را همچون چی؟ کی؟ کجا؟ چه وقت؟ چگونه؟ چرا؟ و نهایتا دیگه چی؟ را یادداشت نماید. ضریب خطای حافظه را کاهش خواهد داد.

سبک داستانی خبر برای مخاطب از جذابیت ویژه ایی برخوردار است . بایستی توجه داشت بخش عمده ایی از میراث فرهنگی و حمکت نظری و عملی ما در قالب داستان به ما منتقل شده است. بوستان ، گلستان، منطق الطیر، مثنوی معنوی و. همه سرشار از حکایات و داستان های شیرینی است که مردم دوران مختلف راه و رسم زندگی را از انها آموخته اند.

لذا روح مخاطب ایرانی با بیان مطلب به سبک روایی و داستانی ارتباط عمیقی دارد. همانگونه که با طنز نیز همین ارتباط معنایی را دارد.

در سبک داستانی خبرنگار بایستی افراد، فضا و آنچه که روی داده است به خوبی توصیف و تبیین شود تا عینیت رویداد در ذهن مخاطب به خوبی نمایان شود.

برای نوشتن خبر به سبک داستانی ابتدا بایستی خبرنگار به خواندن داستان های داستان نویسان خصوصا معاصر بپردازد. تمرین درنوشتن داستان گام دوم برای رسیدن به تواناای لازم برای تنظیم رویداد به سبک خبری داستان می باشد.

توجه به اصل نیاز مخاطب به ما این مطلب را یاداوری می کند که این سبک نیز مانند بقیه سبک های خبری تنها مخصوص رویدادهایی خاص است. به واقع زمانی که توسط رویداد انتخاب شود، به خوبی عناصر خبر را در خود نشان می دهد. ارایه اطلاعات و پاسخ های عناصر نه به ترتیب بلکه بر اساس روایتی موزون و درهم تنیده انجام می شود.مثلا اطلاعات تکمیلی می تواند همان گفتگوها و محاوره هایی باشد که بین شخصیت های رویداد رد و بدل می شود.

انسجام روایت اصل اول تنظیم خبر به این سبک می باشد. اصل دوم  توجه به ذائقه و زبان مخاطب است. استفاده از صنعت ادبی بیان و بدیع و استعاره ها و مجاز ها و ترصیع ها بالاتر از درک مخاطب مرز بین داستان نویسی و تنظیم خبر به سبک داستانی است. فراموش نکنید ما بر اساس سطح درک مخاطب و زبان او بایستی بنویسیم. استفاده از کلمات و تزیین جملات که باعث حرکت متن به سمت نظم باشد. از درک مخاطب خارج بوده و مسلما اصل زبان و ذائقه مخاطب و ساده نویسی را زیر سوال خواهد برد.

داستان خبری با توصیفات ساده و روان اما شیوا و زیبا و شخصیت هایی ملموس آغازشده تا آنجا که حتی مخاطب می تواند فرد را همانگونه که خبرنگار دیده ،با حالت مو و لباس، در ذهن تداعی نمایدو با دنبال کردن حالات و گفتگوها و صحنه هایی که شخصیت ها در آن رفتار خود را دنبال می کنند ، دنبال می شودو سپس هنگامی که به خوبی مسئله و هدف اصلی خبر را دنبال نمود پایان می یابد.

 

 


ایمان بازیگران

با تغییر مسیر رودخانه زاینده رود در محل پل شهرستان جهت انتقال آب به تسویه خانه جزیره ای در کنار تاریخی ترین  پل اصفهان یعنی پل  شهرستان شکل گرفت که محلی برای رویدادهای بزرگ شد. اولین بار در دوره دفاع مقدس لشکر ۱۴ امام حسین ع مانوری از جنگ را در آن به اجرا گذاشت که بسیار مورد استقبال مزدم قرار گرفت گویی همه ظرفیت های شکل گیری یک اجتماع بزرگ مهیا سده بود. آغاز این حرکت با برپایی یک سیر بزرگ شروع شد. سیرک، سازه ای بزرگ از پوش را به سبک سیرک های بین المللی برپا کرد و فضایی با نشاط را برای مردم اصفهان ایجاد نمود.


من فعال درحوزه سلامت به ویژه طب سنتی هستم.فعالیت دراین حوزه هیچگاه هیچ منفعتی برایم نداشته است

همواره درقالب اسیب شناسی به موضوعاتی ازجمله طب اسلامی، انواع نمک، زالو، طب سنتی، انواع مکاتب درمانی، ضعف وقوت طب جدید، تاریخ هفت هزارساله طب ایرانی، شفایافته گان توسط طب سنتی، ساختارهای اجتماعی طب مادری، نظامات به غارت رفته ایران توسط انگلیسیهای جنایت کار، سرقت نسخ حکمای بزرگ ایرانی توسط اسرائیلی های جنایت پیشه. تجارت مافیای دارو درایران وجهان، چگونگی مراحل وتغییروتشگیل وزارت بهداشت، چالشها وتخلفات درحوزه های مختلف دربخش سلامت ودهامورددیگردربخش سلامت ایران ودیگرکشورهایی که دارای مکاتب طبی هستند

بررسی وتحقیق نموده وتجربیاتم رابدون تعصب وکوته بینی دراختیاردیگران گذاشتم


امروزه هیچ برند موفقی بدون داستان اش وجود خارجی ندارد . در حقیقت این داستان ها و قصه های زیبا هستند که برند فرد یا سازمان را در دلها جای می دهند و او را در ضمیرناخودآگاه جامعه وارد می کنند تا فراموش نشود.

مهمترین نتیجه داستان ها فراموش نشدن و در یادها ماندن است. این موضوع در فرهنگ ایرانی اسلامی ریشه به قدمت تمدن و تاریخ دارد. تقریبا تمام فرهنگ، هنجارها و ارزش ها و باورهای ما از طریق داستان به دست ما رسیده است . زبان منطق الطیر، بوستان و گلستان ، خمسه نظامی گنجوی و همه این آثار از طریق داستان های زیبا ، عاشقانه و عارفانه به ما منتقل شده است حتی کلیات عبید زاکانی نیز از این امر مستثنی نیست . عبید ذاکانی با داستانک به خوبی به جنگ بدعت ها و کج کاردهای جامعه رفته است

 

داستان ها بیان کننده اهداف مورد نظر شما و سازمان زیربط تان می باشند.علاوه بر اینکه علل و عوامل به وجود آمدن کسب و کار نیز بیان می کنند.داستان ها باید واقعی باشند تا بر مخاطبان اثر بخشی لازم را داشته باشند.

نکته مهم دیگر ارتباط مستقیم داستان با برندی است که در حال شکل گیری آن هستید.برندها در حقیقت تصویرهای داستان های شما هستند.با دیدن برند، داستان شما برای دیگران تداعی خواهد شد:مثل سگی به نام ماک، پاکشوما یعنی پاکیزگی،سایپا قاتل انسان ها

در نظر داشته باشید اگر شما برای داستان خود اقدامی اساسی انجام ندهید و محصولات خود را به طور گسترده در بازار عرضه کنید. مشتریان و مخاطبین شما داستان واقعی شما را خودشان می سازند و سینه به سینه نقل خواهند کرد،هر چه اثربخشی مثبت یا منفی شما در جامعه بیشتر باشد داستان تان پر رنگ تر خواهد بود مثل شیخ الرییس ابو علی سینا  حکیم ، فیلسوف و پزشک بزرگ ایرانی که صدها داستان زیبا از ایشان هنوز نقل محافل است،امیرکبیر پدر توسعه ایران، مینو شادی بخش لحظه های کودکی نسل ما

 


۱- شخصی سازی کنید.

 اغلب مردم علاقه‌ای به خواندن داستان‌ها و متن‌های آماده ندارند. داستان را از دیدگاه خود یا فرد دیگری (با ذکر نام او) بیان کنید. این داستان‌های تاثیرگذاری بیشتری دارند. سعی کنید داستان را به‌گونه‌ای نقل کنید که راوی داستان، تا جایی که ممکن است مانند مشتریان،کاربران، یا خوانندگان با دغدغه‌ها و نگرانی‌های مشابه با آن‌ها به نظر برسد. این رویکرد برای کمپین‌های بازاریابی محتوا که شخصیت اصلی درباره محصولات یا خدمات صحبت می‌کند، بهترین گزینه است. صحبت‌های شخصیت داستان، سوالات احتمالی مردم را پاسخ می‌دهد.


اگر بخواهید بازاریابی را در یک هدف ساده خلاصه کنید، احتمالاً افزایش فروش» به‌عنوان هدف نهایی مطرح می‌شود. این هدف کاملاً درست است، اما اگر تنها هدف و تمرکز شما هنگام استفاده از داستان سرایی در بازاریابی محتوا افزایش فروش باشد، موفق نخواهید شد و درنهایت، باید هزینه گزافی را صرف تبلیغات کنید.

با در نظر گرفتن هدف نهایی که همان افزایش فروش» است، ابتدا باید با مشتریان بالقوه خود ارتباطی مبنی بر اعتماد برقرار کنید. به همین دلیل است که در این مرحله به جای تمرکز بر فروش بیشتر محصولات و خدمات، باید بر برقراری ارتباط با مخاطبان تمرکز کنید.


از زمان بسیار قدیم، داستان ها نقش مهمی در ارتباط نسل‌های مختلف مردم با یکدیگر داشته اند. آن‌ها به بشریت کمک کرده‌اند تا جهان را درک کنند و باعث ارتباط انسان‌ها با یکدیگر شوند. اولین سوال منطقی این است که چرا باید از داستان‌ سرایی در بازاریابی محتوا استفاده کرد؟ دلایل زیادی برای این کار وجود دارد.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

جرعه جرعه جآن دانلود سرا میخانۀ متروک افزایش فروش اینترنتی دانلود فیلم و سریال bisunbisun پیشنهاد ارزشیابی فرهنگیان خیالستان tabtsabz رازفایل